۱- بدریختانگاری؛ افراد گرفتارِ این ذهنیت، خود را از نظر ظاهری زشت و ناخواستنی میدانند؛ تصور میکنند دلربا و جذاب نیستند.
۲- کمرویی؛ بدریختانگاری آنها را دچار احساس حقارت میکند و حقارت باعث ایجاد خجالت، شرم و کمرویی میشود.
خودزشتانگاری = حقارت = کمرویی = اضطراب در جمع این افراد نگران قضاوت انسانها درباره خودشان هستند. کمرویی باعث
میشود نامطمئن در جمع ظاهر شوند. باور دارند در اولین آشناییها و ملاقات فردی و جمعی نمیتوانند تأثیر خوبی روی دیگران بگذارند.
بسیار از افراد گرفتار، علیرغم اینکه خوشقیافه هستند، خودشان را دوست ندارند. (کمبود عزّتنفس) درواقع عیب و نقصهای واقعی
یا تخیلیشان باعث میشود «نتوانند» خود را تحویل بگیرند. معتقدند کسی نمیخواهد با انها حشرونشر داشته باشد. در جمع، سخت
خجالتی و دستوپاچلفتی هستند. وقتی در مهمانی یا جمع حاضر میشوند، اضطراب شدید آنها را دربرمیگیرد. این نگرانی باعث میشود رفتارهای سبکسرانه و دور از نزاکت از آنها سر بزند.
تفاوت اساسی این ذهنیت با ذهنیت نقص و شرم این است که گرفتاران این ذهنیت، عیب و ایرادهای خود را ظاهری و جسمانی
میبینند؛ اما افراد دچار ذهنیت نقص و شرم، به ظاهر خود کاری ندارند، بلکه از نظر درونی و شخصیتی خود را عیب و ایراددار
میبینند. گروه اول، از ظاهرشان خوششان نمیآید و گروه دوم از باطنشان؛ در هر صورت، هر دو از احساس حقارت و شرم عمیق در
رنجند.