کمالپرستی و عیبجویی یکی دیگر از ذهنیتهای ناسالم شخصیتی است. فرد کمالطلب، در زندگی، معیارهای سختگیرانه تعیین
میکند و از هست و نیستش میگذرد تا به آنها برسد. عموماً این تلاش خستگیناپذیر و جاهطلبانه برای جلوگیری از انتقاد صورت
میگیرد. تمام همّوغمّ فرد ایدهآلگرا انجامدادن بینقص کارهاست. بینقصگرایی، جبران افراطی ذهنیتهای محرومیت عاطفی و
نقص و شرم است. افراد مبتلا به این دو ذهنیت، برای مقابله با کمبود محبت و نقصهای درونی به بلندپروازی روی میآورند. آنها
میخواهند کارها بهصورتی انجام شود که مو لای درزش نرود.
پیامد کمالطلبی ازبینرفتن آرامش، سلامتی، احساس لذت، روابط و احساس ارزشمندی است.
فرد کمال طلب هر فعالیتی را حتی نگاه کردن به گل ،از زاوایه فایده آن می بیند تا کسب لذت و آرامش خاطر.
زندگی از نظر او یعنی کسب و کار موفق.
او چنان درگیر برنامه و کارهایش اسیر است که برای کسب لذت فرصتی باقی نمی گذارد.
دغدغه اصلی او زمان است.انگار با زمان مسابقه دارد.کارها بسیار زیادند و وقت کم.
کمال طلبی دو قربانی بزرگ می گیرد:سلامتی و روابط،اعتیاد به کارو تلاش های طاقت فرسا.
فشار خونفزخم معده،زخم کولیت،بی خوابی،خستگی ،ضربان قلب نامنظم،حملات وحشت زدگی،چاقی،کمردرد،مشکلات پوستی ،آسم و
آرتروز ،گوشه هایی از عوارض کمال طلبی می باشد.