×
جستجو در سایت
ورود و عضویت
بازیابی رمز ورود
کد تایید ارسال شد
جهت تایید تغییر رمز کد ارسال شده را وارد نمایید
ورود
نام کاربری یا رمز خود را فراموش کرده ام
شماره موبایل خود را وارد نمایید
ارسال
اگر هنوز عضو نیستید 
عضویت
ارسال
ارسال

(تله نقص و شرم)

  • من بی ارزش و ناقص هستم،یک ذهنیت است.

وقتی انسان این ذهنیت را پذیرفت،حتی اگر به قیمت خداحافظی با آرامشش هم تمام شود.

او از انتقاد شدن می رنجد اما در نهایت ،توهین و انتقاد ثابت می کند او برحق و ذهنیتش صحیح است.

انسانی که می پذیرد نالایق است،براساس اصل خلایق هرچه لایق ،خود را سزاوار بی حرمتی و توهین می داند.

۲-‌ پناه‌بردن به انواع اعتیادها

عده‌ای در برابر احساس حقارت و نقص تسلیم می‌شوند. تسلیم‌ دارای نشانه‌هایی است، اولین نشانه، انتخاب همسر تحقیرگر است. در این قسمت به نشانه‌های دیگر می‌پردازم.

برخی به‌محض اینکه در زندگی به موفقیت می‌رسند، ود را گم می‌کنند و با انواع ندانم‌کاری‌ها، شیرینی موفقیت را به کام خود تلخ می‌کنند. حتماً افراد سرشناس مانند هنرمندان مشهور را دیده‌اید که اسیر اعتیاد به مواد مخدر، الکل و… شده‌اند؛ یک دلیل آن می‌تواند این باشد که موفقیت و احترامی که کسب می‌کنند، با ذهنیت منفی آن‌ها درباره خودشان سازگاری ندارد؛ لذا اسیر انواع اعتیادها می‌شوند.

۳- از خودبیزاری و اهانت‌جویی

فرد گرفتار در چنبره نقص، حس خوبی به خود ندارد، و این حس منفی تا از خودبیزاری و خودآزاری پیش می‌رود؛ یعنی هم خود را آزار می‌دهد و هم از تحقیرشدن و آزاردیدن استقبال می‌کند.

فرد خودتحقیر، با همسرش به‌شکلی رفتار می‌کند که همسر به خود اجازه می‌دهد از وی ایراد بگیرد، تحقیرش کند و با او بدرفتاری کند. گاهی جلوی همسرش، خود را تحقیر می‌کند.

۴- حس مالکیت به همسر و روحیه حسادت

فرد، مرتب می‌خواهد خاطرش از بابت عشق و وفاداری همسرش جمع باشد؛ لذا به کنترل‌گری روی می‌آورد. او می‌ترسد یکّه و تنها رها شود.

۵- خاجلت و کمرویی

به‌محض اینکه می‌خواهد در جمع حرف بزند، اضطراب وجودش را فرا می‌گیرد؛ تصور می‌کند زیر ذره‌بین نگاه عیب‌جویانه دیگران است.

۶- ناتوانی در پذیرش عشق و محبت

وقتی دیگران به او ابراز علاقه می‌کنند، خود را لایق چنین عشق و محبتی نمی‌داند. تصور می‌کند دیگران او را سر کار گذاشته‌اند. با خودش می‌گوید: چرا باید کسی خریدار موجود بی‌خاصیت و سراپاتقصیری چون من باشد!

او با تحسین و تعریف‌شدن مشکل دارد و آن را به منزله آب خوشی می‌داند که نباید از گلویش پایین برود! به جای تشکر در برابر تمجید، کارهای مثبتش را عادی جلوه می‌دهد یا به پای شانس می‌گذارد.

۷- رشک و مقایسه‌گری

فرد، خود را نامنصفانه و ناخوشایند با دیگران مقایسه می‌کند. حاصل مقایسه‌گری تشدید احساس حقارت و حسادت است.

بخشی از صحبت‌های یک مراجعه‌کننده در جلسه مشاوره: «هروقت مهمانی می‌روم، ذهنم یک‌آن مرا راحت نمی‌گذارد. دائم فکر می‌کنم در این جمع زنانی هستند که از من جذاب‌تر و خوشگل‌ترند و همسرم دنبال رابطه با آن‌هاست!»

من بی‌ارزش و ناقص هستم، یک ذهنیت است. وقتی انسان این ذهنیت را پذیرفت، حتی اگر به قیمت خداحافظی با آرامشش هم تمام شود، از آن دفاع می‌کند. او از انتقادشدن می‌رنجد، اما درنهایت، توهین و انتقاد ثابت می‌کند او برحق و ذهنیتش صحیح است. انسانی که می‌پذیرد نالایق است، بر اساس اصل خلایق هرچه لایق، خود را سزاوار بی‌حرمتی و توهین می‌داند.